post

1304244693 parsnaz ir 300x169 گلبرگ سرخ زنده باد زندگی شماره هشتاد و دومچرا تعادل کار و زندگی را پیدا نمیکنید؟

هم به شما و هم به من دروغ گفته اند.والدین، معلمان و مشاوران کسب وکار ۲۰ سال اخیر را به خاطر فریبکاریشان مقصر بدانید.ما با تمام توان در قالب تعادل کار و زندگی برای موفقیت تلاش کردیم. فقط یک مشکل وجود دارد چیزی که به دنبالش بودیم از اساس اشتباه بوده است.

اجازه دهید من یک راز را بر ملا کنم – تعادل کار و زندگی وجود ندارد. من سعی کردم در

مورد این موضوع برای مدتی حرفی نزنم اما دیگر نمی توانم. چون امروز تقریبا نود وهشتمین بار از زمان تاسیس aha ( نرم افزار نقشه راه محصول) است که کسی از من پرسید، شما چگونه می توانید به تعادل کار و زندگی برسید؟ گرچه مودبانه تر این سوال است ، آیا شما واقعا سخت کار می کنید ؟ البته و من عاشق هر دقیقه آن هستم.

اگر حرف من را باور میکنید در زندگی ما نیروانا به هماهنگی کاملی بین بخشی از وجودمان که به سختی کار می کند و بخش های دیگر می رسد ولی اگر هماهنگی واقعی ناشی از شاد بودن در همه حوزه های زندگی باشد چه می شود؟

دوست عزیز من ، امیلی هال، مدیر عامل شرکت مشاوره استراتژی گراو اولیو است . او اخیرا اشاره کرده که مشکل اساسی بحث های مربوط به ” تعادل کار / زندگی ” این است که آنها این دو بخش را در تضاد با هم میبینند.پیش فرض این است که کار و زندگی در تضاد با یکدیگر هستند .

این اشتباه است – کار زندگی است و زندگی با تلاش های ما تعریف شده است.در این استدلال فرض می شود که کار اساسا ما را ناراضی می سازد ، و تنها “زندگی” می تواندما را از این مخمصه رهایی بخشد. لزوما این طور نیست.

برای شاد بودن در همه ابعاد زندگی ، ما بایداز مفهوم جدیدی صحبت کنیم . قضاوت من از خودم بر این اساس است که تا چه حد می توانم به شادی بادوامی برسم نه بر اساس تعادل کار و زندگی.

اگر متقاعد نشده اید باید بحث را عوض کنیم ، موارد زیر رادر نظر بگیرید:

زندگی شما :

مافقط یکبار فرصت زندگی داریم و باید آن را به آنچه که برایمان اهمیت بیشتری دارد اختصاص دهیم. به ما گفته میشود برای دستیابی به ” تعادل کار / زندگی “، مثبت تمرکزکنید ولی به ندرت از خود می پرسیم آیا واقعا مسئله این است؟ ما باید دست کم حتی یک بار درهفته خودمان را ارزیابی کنیم که چه کار میکنیم و تا چه حد از آن کار خوشحالیم.اگر این کار را انجام دهیم شاید متوجه شویم که گرچه موفق به نظر میرسیم ولی واقعا کاری را که به ما شادی می بخشد انجام می دهیم؟ تعادل کار و زندگی مشکل را حل نمیکند به حداکثر رساندن شادی با دوام راه حل این مشکل است.

تعادل ارزشی ندارد!

” تعادل کار / زندگی “هدف پوچی است. این چیزی بیش از یک حالت تعادل نیست . تمرکز ما نباید برقراری تعادل کار با زندگی باشد؛ بلکه باید، طراحی زندگی هدفمندی باشد که ما را خوشحال میکند. هنگامی که ما به طور منظم درگیر آنچه که ما را خوشحال میکند هستیم،این احساس به همه کارهای دیگر ما سرایت می کند بدین ترتیب، شریک زندگی، پدر، مادر و متخصص بهتری می شویم.

اگر دوستش دارید ، بیشتر انجامش دهید

زندگیتان را با چیزهایی که دوست دارید پر کنید.با علایق، خانواده که برایتان اهمیت دارد و تجربه های مثبت. گاهی این کار به تغییرات کوچک نیاز دارد ( مانند قدم زدن ظهر ) مواقع دیگر، تغییرات بزرگتری باید ایجاد شود ( مانند ترک یک شغل نامناسب و یا رابطه بی روحی که قابل ترسیم نیست ). هرروز بر نکات مثبت زندگیتان بیافزایید و هر وقت ممکن است چیزهایی که ناراحتتان می کند را رها کنید.

هدف نهایی ماباید شادی بادوام باشد. منظورم از بادوام این است که باید بتوانید برای مدت طولانی از کاری که میکنید لذت ببرید – واین کار نباید بر تلاش های دیگران برای رسیدن به شادی تاثیر بگذارد.این کار به طور ضمنی رفتارهای مخرب را از ما دور میکند.

من میدانم که شادی بادوام همیشه ممکن نیست. برخی از مردم با فقر وبعضی دیگربا بیماری دست به گریبان هستند. بسیاری از مردم حتی آزادی های بنیادی را برای دستیابی به اهداف بالاتر خود ندارند یا باید اول به دیگران خدمت کنند . ولی کسانی که آزاد هستند و می توانند انتخاب کنند، پاداش نشاط آور و پایدار است.

شادی با دوام یک سفر است ، چرا که همه ما نقص هایی داریم و زندگی غیر قابل پیش بینی و حتی گاهی بی رحم است . رسیدن به این سطح از رضایت از خویشتن و حفظ آن ساده نیست ولی باید آرمان همه ما باشد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.