حرف از کفن شدوکفنت ناله زد حسین
بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام
مشغول کار خانه شدی! خوش سلیقه ام!؟
آموزشی، فرهنگی، هنری و …
مجله اشعار
به به چه حرف خوبی
به به چه حرف خوبی آن شب امام ما گفت
حرفی که خواب دشمن از آن سخن برآشفت
حرف امام این بود:
زندگی در گذر آینه ها جان دارد
با سفرهای پر از خاطره پیمان دارد
زندگی خواب لطیفی است که گل می بیند
اضطراب و هیجانی است که انسان دارد
نیمی از زندگیام را با دوست داشتن تو سپری کردم
و نصف دیگرش را با فراموش کردنت
در هیچکدام موفق نشدم
خیلی از اوقات رویاهایمان را بە آیندە گرە میزنیم
اما خیلی از اوقات، اکنون از آیندە
ویژه شب یلدا
باز می آید شب یلدا
آغاز می شود باز زمستان
کاش دراین شب یلدا
فال حافظم خوش آید ونیکو
شب یلدا چو هست بلندترین شب
پس عمر خوشی هایت باشد این چنین شب…
هرشبتان یلدایی
بقیه در ادامه بیشتر
همیشه دیر میفهمیم …
وقتی چیزی در حال تمام شدن باشد؛
یک لحظه آفتاب در هوای سرد غنیمت میشود.
خدا در مواقع سختیها تنها پناه میشود.
یک قطره نور در
خدا
پیش از اینها فکر میکردم خدا
خانه ای دارد کنار ابرها
مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتی از الماس خشتی از طلا
پایه های برجش از عاج و بلور
بر سر تختی نشسته با غرور