حیف نون لب دریا نشسته
به دریا نگاه میکنه
بعد هی میگه ماشالا ماشالا
بهش می‌گن چرا میگی ماشالا
میگه ماشالا پسرم نیم ساعته زیر ابه هنوز بالا نیومده
**************************
دختره میره کله پزی، فروشنده میگه: چشم بذارم؟
دختره میگه : آخه من تو این یه ذره مغازه کجا قایم شم؟
فروشنده تشنج کرده یه پا و یه دستش فلج شده
کله گوسفنده هم زنده شد و فرار کرد
**************************
طرف از سوسک می ترسه
بعد رفته اژدها تتو کرده
**************************
بچه که بودم یه بار با مادرم از تو کوچه رد میشدیم
یهو جلو یه خونه گفتم
مامان مامان از تو این خونه بویه بابا بزرگ میاد!
مادرم یکی زد تو سرم گفت ابروریزی نکن پدر سوخته بو تریاکه
**************************
یه توصیه ی علمی به آقایونی که میخوان برن خواستگاری
به مادر عروس بگین من فکر کردم شما خواهر بزرگترشین!
یعنی تأثیری که این جمله داره، کتاب های قلمچی و گاج و ماهان در قبولی کنکور نداره
**************************
هیچ وقت امیدتونو از دست ندین
کپک هیچ وقت فکر نمیکرد پنی سیلین بشه !
**************************
دختره تو چالوس دماغشو
از شیشه ماشین آورده بیرون یه نفسی بکشه
پلیس راه پشت بلندگو گفته آقا آرنجتو ببر تو خطرناکه
**************************
من سر یخچال که میرم با پارچ آب میخورم!
اونم از سمتی که دستۀ پارچه!
تزمم اینه که کسی عقلش نمیرسه از این سمت بخوره دهنیش کنه..!
**************************
زن به شوهر : اگه من ازت جدا شم چی می شه؟
مرد : دیوونه می شم
زن : نمی ری دوباره زن بگیری؟
مرد : چی بگم والا به دیوونه که اعتباری نیست
**************************
پسر: عزیزم ماشینم رو فروختم!
دختر: از اولشم مى دونستم دوسم نداری،باى!
پسر: اخه خواستم بگم یه بهترش رو گرفتم!
دختر: نفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــس من کیه؟
**************************
کودکی گل فروش با صدای عاجزانه التماسم کرد گل بخر
گفتم: برای کی؟
گفت: برای هدیه دادن به عشقت!
گفتم: اگر عشقم به عشق ش هدیه داد چی؟!
لحظه ای سکوت کرد
و گفت: بگو پول ندارم دیگه چرا فلسفی ش می کنی
**************************
دیشب به مامانم میگم یه دختری هست خیلی منو دوست داره چیکار کنم…؟؟؟!
میگه بیخیالش شو 😐
میگم چرا ؟
میگه چون کسی ک تو رو دوست داره حتما یه ایرادی داره ! 😐
خداییش تا حالا تو زندگیم انقدر قانع نشده بودم
**************************
دقت کردین میری زیربارون دهنتو مث کروکدیل باز میکنی که یه قطره بارون بره تودهنت،نمیره…
حالا داری بایکی صحبت میکنی،یه تف کوچولو ازدهنش میاد بیرون صاف میره تو لوزوالمعدت
**************************
سخت ترین کار تو دوران دانش آموزی
خوردن نارنگی زیر میز بود!
لامصب بوش تا دفتر میرفت 😐
نوستالوژی دهه شصتی ها
**************************
مورد داشتیم
پسره تو صف نونوایی از دختره پرسیده چند نفر جلوی شما هستند؟
دختره گفته:
دو تا خواهر بزرگتر از خودم هستند
ولی من برای ازدواج مشکلی ندارم، ما اصلا از این رسمها نداریم!