هَمسَیَه که از هَمسَیَه برمِگِردَه مِگَه گوسَلَهت پایِ سَگِمَه دِندون گریفتَه
همسایه که از همسایه بر میگردد میگوید گوسالهات پای سگم را دندان گرفته است
به جایی مُرُم که روی وا ببینُم نِه دِرِ وا
به جایی میروم که روی گشاده ببینم نه در گشاده
دیفال رَه یگ رویه کاگل کِردَن
دیوار را یک رویه کاهگل کردن
منظور: کار را فقط از یک جنبه در نظر گرفتن
مرد به پارو می اَرَه زن به جارو بِدَر مِنَه
مرد با پارو میآورد و زن با جارو بیرون میاندازد