حکایته عاشقانه من کوتاست…
من عاشق او بودم
و..!
او عاشق او…
* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *
تو سرآغاز تمام فصلهای عاشقانه منی.
* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *
این از لطف خدای منه …
تاچشم کارمی کند…
جای توخالیست….
* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *
سخن عاشقانه گفتن دلیل عشق نیست
* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *
دلم یک عاشقانه ساده میخواهد….
(من و تو)
و دیگر هیچ…..
* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *
تو میریو من میمونم….
با یه عالم عاشقانه های تو…..
* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *
عاشقانه هایم را برای در می خوانم که دیوار…
* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *
من همونم که نازنینش بودم
ما به این شهر
عاشقانه قرارها
بدهکاریم
برگرد…
* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *
خیلی باشم… یک هیچ ِ کاملم برای تو…!
* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *
تا شقایق هست عاشقانه زندگى باید کرد
* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *
باران نبار عاشقانه اش نکن………
من و او ما نشدیم
* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *
لعنت به تو و ذات خرابت
نبار باران عاشقانه اش نکن من و او ما نشدیم….