post

1784858062 parsnaz ir 300x110 گلبرگ سرخ جملات عاشقانه شماره هجدهم

حکایته عاشقانه من کوتاست…

من عاشق او بودم

و..!

او عاشق او…

* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *

تو سرآغاز تمام فصلهای عاشقانه منی.

* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *

این از لطف خدای منه …

تاچشم کارمی کند…

جای توخالیست….

* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *

سخن عاشقانه گفتن دلیل عشق نیست

* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *

دلم یک عاشقانه ساده میخواهد….

(من و تو)

و دیگر هیچ…..

* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *

تو میریو من میمونم….

با یه عالم عاشقانه های تو…..

* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *

عاشقانه هایم را برای در می خوانم که دیوار…

* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *

من همونم که نازنینش بودم

ما به این شهر

عاشقانه قرارها

بدهکاریم

برگرد…

* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *

خیلی باشم… یک هیچ ِ کاملم برای تو…!

* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *

تا شقایق هست عاشقانه زندگى باید کرد

* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *

باران نبار عاشقانه اش نکن………

من و او ما نشدیم

* * * * * * گل سرخ غریب آشنا * * * * * *

لعنت به تو و ذات خرابت

نبار باران عاشقانه اش نکن من و او ما نشدیم….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.