post
756531 215 300x202 ده درس مهم که در مدارس به ما تدریس نشد

ده درس مهم که در مدارس به ما تدریس نشد

در مدرسه چیزهایی به یاد میدهند که قرار است شیوه درست فکر کردن باشد…
زیرا در طی مدت زیاد بعد از مدرسه تمام آنها را یاد می بریم پس

برای چی به مدرسه می رویم؟
 

در بین مدارس، بعضی از مدارس به عنوان مدرسه کسب و کار شناخته میشوند که اغلب در خارج از ایران وجود دارد اما در ایران نیز به صورت غیر انتفاعی موسساتی به صورت مدرسه کسب و کار فعالیت دارند.

این مدارس برای این دایر شده اند که کسب و کار و شیوه صحیح و علمی کسب درآمد را به شما یاد بدهند.
اکثرا هم حتما دروس MBA را حتما به خاطر بازار داغ امروزه اش دارند. اما این مدارس چی؟ شما به این مدارس اگر بروید (مدارس کسب و کار به اصطلاح مدرسه هستند اما بعد از میتوانید وارد این مدارس در خارج از کشور شوید و به تحصیل مشغول شوید) باید کسب و کار را به صورت تئوری یاد بگیرید و خبری از یاد بردن نیست پس چطور این کار را انجام میدهند؟

در مدارس کسب و کار به شما اصولی یاد میدهند که با آن زندگی بهتری داشته باشد، نه صرفا چندتا فرمول یاد بگیرید و با حفظ بیشتر آنها نمره بالاتری بگیرید. به ما در ایران هیچوقت این درس ها را یاد نداده اند و در اکثر اوقات دچار اشتباه میشویم زیرا اصول آنرا نمیدانیم و نمیدانیم چطور درباره ی این مسائل باید فکر کنیم…

شما اگر در مدرسه کسب و کار رفته بودید حتما این درس ها را خوانده بودید :

 

۱٫ چطور خوب گوش کنیم
شنونده فعال بودن
مهارت به شدت قدرتمندی است که لازمه ی هر فروشنده حرفه است.

خیلی به ندرت کسی را میتوانیم پیدا کنیم که دیگران را بفهمد قبل ازینکه او را بفهمند… اگر میخواهید محصولاتی تولید کنید که مشتریان آنرا بخرند…خیلی ساده است فقط به آنها گوش کنید. به دقت به صحبت های آنها گوش کنید ببینید چی میخواهند.

کلید این مهارت در این است که باید به صورت فعال شنونده باشید. نباید تظاهر کنید که دوست دارید بشنوید، بلکه باید نشان

دهید میخواهید بشنوید. هیچوقت فراموش نکنید که فهمیدن دیدگاه مشتری تعیین کننده موفقیت یا شکست شماست…

با تمرین شنونده فعال بودن ,شما این عادات را پیدا خواهید کرد :

  • ایجاد احساس خوب در دیگران (میفهمند که برای شما شخصی مهم هستند)
  • ایجاد اعتماد در روابط
  • ترویج گفتگوهای سالم برای ایجاد و تداوم روابط موفق

 

۲٫ اگر راه حلی وجود ندارد، باید خلاقیت به خرج دهید و یکی ایجاد کنید
وقتی به بن بست میرسید، نا امید نشوید چون این یک فرصتی برای پیشرفت است. کسب و کار مانند کنکور است, شما به سوال سختی برخورد میکنید, یا آنرا حل میکنید یا نمیکنید, اگر آنرا حل کنید با نحوه حل یک سوال جدید آشنا میشوید و یک پله بالاتر از کسانی قرار خواهید گرفت که آنرا حل نکرده اند.

در دنیای کسب و کار شرایط بحرانی و نامعین و دشوار زیادی وجود دارد, شما میتوانید از آنها استفاده کنید و یاد بگیرید با انها چطور راه تان را هموار کنید یا میتوانید از آنها به عنوان بهانه برای عقب نشینی استفاده کنید. نگرش شما تعیین کننده موفقیت و شکست است.
شما باید طرزفکر افراد موفق را داشته باشید و از عقب نشینی کردن بپرهیزید.

 

321131 ده درس مهم که در مدارس به ما تدریس نشد

 

۳٫ هل دادن یعنی چی؟
در دنیای استارتاپ کلمه HUSTLE زیاد به کار میرود. Hustle یعنی خودتان خودتان را هل بدهید ! کسی که این ویژگی را دارد به هیچ شرایطی “نه!” نمیگه، به هیچکی برای دست یابی به رویاهایش هم محتاج نیست. کسانی که این ویژگی را دارند هیچوقت منتظر درس استاد نیستند، خودشان بدنبال آن میروند…

این افراد کاملا مستقل هستند. آنها مایلند به چیزهایی که میخواهند دست پیدا کنند و میدانند که این کار را دیر یا زود خواهند کرد.
افراد “خود هل دهنده” (Hustler) نگراندستیابی به رویاهایشان نیستند فقط بر روی وظایفی که باید در آن زمان انجام دهند تمرکز میکنند.

 

۴٫ یادگیری بعد از فارق التحصیل شدن ,ادامه دارد !
تحصیلات مهم است؛ اما هیچ جایگزینی برای تجربه وجود ندارد…

یک تحصیلات خوب باعث میشود به غیر ازینکه باعث میشود تخصص تان بالا رود، از طرفی به شدت به شما کمک میکند تا در حرفه تان مهارت کسب کنید. در دنیای کسب و کار، یاد گرفتن رکن اصلی پیشرفت است.

شما وقتی میتوانید پیشرفت کنید که بتوانید خوب یاد بگیرید، اگر درسی را که قرار است در کسب و کار یاد نگیرید مجبورید چندین بار شکست بخورید تا بلاخره آنرا یاد بگیرید، این قانون کسب و کار است.

 

۵٫ اگر معدل دانشگاهیتان بالای ۱۷ است،در دنیای کسب و کار کافی نیست !
در مدرسه یا در دانشگاه معدل بالای ۱۷ و معدل الف شدن خیلی خوب است. شما فکر میکنید این معدل بالا رمز موفقیت شما در زندگی واقعی و کسب و کار آینده تان خواهد بود، اما …اینطور نیست.

در دنیای کسب و کار ملاک موفقیت چیز دیگری است، شما تا نمره ۲۰ حد و مرز ندارید، شما میتوانید تا بینهایت از پتانسیل تان استفاده کنید و حتی برعکس، شما در دانشگاه نهایتا یک درسی را میافتید یا مشروط میشوید ! اگر آن درس یا یاد نگیرید این اتفاق باز برایتان میفتد اما در کسب و کار شما اگر درسی را یاد نگیرید قوانین کسب و کار با کسی تعارف ندارد و شما را تا مرز فلاکت در زندگی پیش خواهد برد…

پس معیار های دنیای کسب و کار را فرابگیرید و فقط به معدلتان بسنده نکنید.

 

۶٫ موفقیت در کسب و کار معمولا معادل پیشرفت در طرزفکر موسس آن است
داشتن یک کسب و کار همانند یک تست شخصیت شناسی کاملا حرفه ای است. شما در کسب و کارتان کاملا میتوانید تمام قسمت های وجودیتان را مورد بررسی قرار بدهید. تمامضعف ها و قوت هایتان مشخص میشود. اگر شما بتوانید آنها را خوب شناسایی کنید یک برگ برنده در دست دارید تا آنها را تقویت یا مهار کنید.

در دانشگاه افراد موفق آنهایی هستند که معدل بالایی دارند، اما در دنیای کسب و کار افراد موفق آنهایی هستند که درآمد بالایی دارند.
درآمد بالا هم نیاز به یک طرزفکر موفق است و برای بدست آوردن این طرزفکر باید یک خودشناسی قوی داشته باشید… تمام شخصیت، ویژگی، ضعف ها و قوت هایتان را مورد بررسی قرار دهید و با تاریک ترین قسمت وجودی تان پیش بروید.

 

۷٫ هیچ چیز در این دنیا تضمینی نیست؛ تغییرات با سرعت در حال اعمال است
ما دوست داریم فکر کنیم که میتونیم در زندگی امنیت داشته باشیم، برای همین همیشه بدنبال امنیت هستیم: امینت شغلی ،اتومبیل امن، رابطه امن و … اما متاسفانه اینطور نیست. بودایی ها این اعتقاد (وجود امنیت) را یک توهم و ریشه تمام عذاب های میدانند. در زندگی و همچنین کار تنها چیزی که قطعی است فقط تغییر است. اگر توانستید انعطافتان را در مقابل تغییر نشان دهید شما برنده شدید.

مهم نیست چقدر تجربه دارید، چقدر مدرک تحصلی دارید و یا چقدر پول دارید.
چیزی که مهم است اینه که تغییر در حال رخ دادنه و شما نمیتوانید روی هیچ چیزی اطمینان کنید، هر داده ای که امروز جمع آوری کردید از فردا تغییر میکند،زندگی سراسر بر روی احتمالات استوار است.

 

123123 ده درس مهم که در مدارس به ما تدریس نشد

 

۸٫ ایده های بزرگ،بزرگ نیستند؛ تا وقتی که انجام نشدند
خیلی ها با این طرزفکر میخواهند کارآفرینی کنند که راز موفقیت انجام کاری است که تاحالا انجام نشده !
شاید تعجب کنید اما عمده افراد موفق و ثروتمند هیچ چیز جدیدی خلق نکردند ,فقط اختراعات موجود را توانستند ارتقا دهند.

اگر شما ایده بزرگی دارید…خوب است. اما سعی کنید به ایده های موجود تعمیم دهید.

 

۹٫ هرچیزی در زندگی قابل مذاکره است
اگر کسب و کارتان را تازه راه اندازی کرده اید، شاید به نظر شما مقوله فروش به صورت دو گزینه ای باشد “مشتری خوب” “هیچکس”. یا کسی که از شما میخرد مشتری خوبی است و یا اگر کسی نمیخرد فرد مهمی نبوده و نیست و نخواهد بود !
اما جالب است بدانید که با مذاکره میتوانید ۸۰% مشتری هایی که داشتید و از شما خرید نکردند را کاری کنید که از شما خرید کنند.

مهارت مذاکره را شما با رشد کسب و کارتان هماهنگ حتی بر حسب تجربه هم نیز خواهید آموخت و به سادگی خواهید توانست هرآنچه را که میخواهید بدست آورید.

یکی از راحت ترین راه هایی برای بدست آوردن هرآنچه که میخواهید تقاضا کردن آن است. در انجیل آمده است که “بخواهید تا به شما داده شود؛ بجویید تا بیابید”. خیلی ساده است؛ شما اگر درخواست فروش, تخفیف, مشاوره و … ندهید کسی از شما تقاضا نخواهد کرد

 

۱۰٫ هر طرح تجاری که مینویسید کاملا بی مصرف است !
شما باید برنامه داشته باشید، هیچ شکی درآن نیست… اما این به معنی آن نیست که هر اتفاقی خارج از برنامه افتاد را نادیده بگیرید و برنامه را با توجه به داده های قبلی ادامه دهید.

اگر کسب و کار شما میخواهد در این بازار پر رقابت زنده بماند باید ارگانیسمی همانند بدن انسان داشته باشد. باید همواره تکامل پیدا کند و با محیط اطرافش تعامل داشته باشد. طرح های تجاری همانند چراغ قوه هستند؛ آنها راه درست را به نشان نمیدهند فقط راهی را که میخواهیم برویم را روشن میکنند. آنها مسیر را نشان میدهند تا در مسیر حرکت کنیم و مشکل هنگامی پدید میآید که طرح تجاری را همانند یک نقشه راه میبینید و آنرا مقدس میدانید که باید به آن در هر شرایطی پایبند باشید !

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.