post

1697436855 parsnaz ir 300x188 گلبرگ سرخ یادش بخیر قدیماشما یادتون نمیاد ما وقتی بچه بودیم اول مهر که کفش نو برام میخریدن سر کلاس انقدر نیگاش میکردم که دیگه چشمام خسته میشد ، تازه اگه روش یه لک میفتاد با آب دهنم تمیزش میکردم …

انقد که من از کفشم لذت میبردم لیونل مسی از کفش طلاییش لذت نمیبره …

******گل سرخ غریب آشنا******

یادش بخیر :

تو دبستان که زنگ تفریح تموم می شد ، مامور آبخوری دیگه نمی ذاشت آب بخوریم.

******گل سرخ غریب آشنا******

یادش بخیر چه روزگاری داشتیم با زاغکی که قالب پنیر برداشت و بعد آقا روباه دوران کودکی ما سرش کلاه گذاشت.

******گل سرخ غریب آشنا******

یادمه یکی از پر استرس ترین لحظات دوران ابتدایی وقتی بود که دیکته تموم میشد و مبصر دفترارو جم میکرد میذاشت رو میز معلم ؛

مام هی حواسمون به دفترمون بود ببینیم کی نوبت صحیح کردن دیکته ما میشه ، نوبتمون که میشد همش چشممون به خودکار معلم بود ببینیم غلط داریم یا نه … قلبمونم تند تند میزد !!!

******گل سرخ غریب آشنا******

یادش بخیر: اون روزایی که هوا برفی و بارونی بود،ناظم مدرسه میگفت:

امروز صف نیست..

ماهم کلی کیف میکردیم وخوشحال میرفتیم سرکلاس..

******گل سرخ غریب آشنا******

اخه من نمیدونم شادی های های راه مدرسه که میگن یعنی چی؟

والا ما که یا کتک میخوردیم یا کتک میزدیم

شادی مادی هم در کار نبود فقط گریه و لباس پاره

که البته بعداز اون هم مادر گرامی از خجالتمون حسابی درمیومدن

******گل سرخ غریب آشنا******

یادش بخیر اوج خوشحالیمون این بود که شیفت صبح بودیم و پنجشنبه ساعت ۱۲ تعطیل میشدیم ، شنبه هم چون بعد از ظهری بودیم ساعت ۱۲ میرفتیم ؛ اوج ناراحتیمونم میشد عکسش !!!

******گل سرخ غریب آشنا******

یادش بخیر :

مدیر مدرسه از مادرامون کادو می گرفت و سر صف به ما میداد و بعد می گفت: همه تو صفاشون از جلو نظام برید سرکلاس ها.

******گل سرخ غریب آشنا******

یادش بخیر :

گل گل ، گل اومد ، کدوم گل ؟ همون که رنگارنگاره برای شاپرکها یه خونه قشنگه ! کدوم کدوم شاپرک ؟ همون که روی بالش خالهای سرخ و زرده ، با بالهای قشنگش میره و برمیگرده ، میره و برمیگرده … شاپرک خسته میشه … بالهاشو زود میبنده … روی گلها میشینه … شعر میخونه میخنده !!!

******گل سرخ غریب آشنا******

پاک کن های جوهری که یه طرفش قرمز بود یه طرفش آبی، بعد با طرف آبیش می خواستیم که خودکارو پاک کنیم، همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره می کرد یا سیاه و کثیف می شد.

******گل سرخ غریب آشنا******

یادش بخیر:

اون قدیما هر روزی که ورزش داشتیم با لباس ورزشی می رفتیم مدرسه… احساس پادشاهی می کردیم که ما امروز ورزش داریم، دلتون بسوزه.

******گل سرخ غریب آشنا******

یادش بخیر ، پشت دفترای قدمیم مدرسه ؛ آدمک

چارخونه روی تخته سیاه :

“تعلیم و تعلم عبادت است”

******گل سرخ غریب آشنا******

شما یادتون نمیاد ، وقتی مشق مینوشتیم پاک

کن رو تو دستمون نگه میداشتیم بعد عرق میکرد ، بعد که میخواستیم پاک کنیم چرب و سیاه میشد و جاش میموند ، دیگه هر کار میکردیم نمیرفت ، آخر سر مجبور میشدیم سر پاک کن آب دهن بمالیم بعد تا میخواستیم خوشحال بشیم که تمیز شد میدیدیم دفترمون رو سوراخ کرده

******گل سرخ غریب آشنا******

یادش بخیر:

هر روز صبح که پا میشدیم بریم مدرسه ساعت ۶:۴۰ تا ۷ صبح، رادیو برنامه “بچه های انقلاب” رو پخش میکرد و ما همزمان باهاش صبحانه میخوردیم.

******گل سرخ غریب آشنا******

بچه که بودیم تو بازی هامون همه اش ادای بزرگترها رو در می آوردیم؛

بزرگ که شدیم همه اش تو خیالمون بر می گردیم به بچگی

بچه که بودیم بچه بودیم؛

******گل سرخ غریب آشنا******

یادتون میاد…وقتی معلم برای درس پرسیدن اسم بالایی یا پایینیمون رو میخوند، حس معجزه بهمون دست میداد.

******گل سرخ غریب آشنا******

یادش بخیر تو دبستان سر کلاس وقتی گچ تموم

میشد ، خدا خدا میکردیم معلم به ما بگه بریم از دفتر گچ بیاریم …همیشه هم گچ های رنگی زیر دست معلم زود میشکست، بعدم

صدای ناهنجار کشیده شدن ناخن روی تخته سیاه !

******گل سرخ غریب آشنا******

یادش بخیر:

تو کلاس وقتی درس تموم میشد و وقت اضافه می آوردیم، تا زنگ بخوره این بازی رو میکردیم که یکی از کلاس میرفت بیرون، بعد بچه های تو کلاس یک چیزی رو انتخاب میکردند، اونکه وارد میشد، هرچقدر که به اون چیز نزدیک تر میشد، محکمتر رو میز میکوبیدیم!

******گل سرخ غریب آشنا******

یادتون میاد ؟؟؟

نوک مداد قرمزای سوسمار نشانو که زبون میزدی خوش

رنگ تر میشد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.