post

1841032882 samatak com 235x300 گلبرگ سرخ یادش بخیر قدیماشبا بیشتر از ساعت ۱۲ تلویزیون برنامه نداشت سر ساعت

۱۲ سرود ملی و پخش می کرد و قطع می شد…. سر زد از افق…مهر خاوران !

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ گلبرگ سرخ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

این تبلیغ رو یادتونه؟

به به هوا آبیه آبیه آفتابیه

ماشینه قلابیه نه بابا بنزین نداره خالیه

یه پمپ بنزین اونجاست بنزین واسش مهیاست …

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ گلبرگ سرخ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

یادش بخیر قدیما:

بازی پی پی پینوکیو

بازی هرکی شکلک دراره شکل عروسک دراره ۱ ۲ ۳

بازی چام چام

بازی سلام سلام خاله بزغاله

آتاری دستی که هرکدوم ۴ تا ازش داشتیم

واکمنایی که از مشهد میخریدیم(آخ چه پزی باهاش میدادیم)

وای خدا چه خوب بودیم اونوقتا.چه مهربون و بی آلایش

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ گلبرگ سرخ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

یادش بخیر :

من کارم ، من کارم ، بازو و نیرو دارم ، هر چیزی رو میسازم ، از تنبلی بیزارم ، از تنبلی بیزارم …

بعد اون یکی میگفت : اسم من ، اندیشه ه ه ه ه ه ، به کار میگم همیشه ، بی کار و بی اندیشه، چیزی درست نمیشه ، چیزی درست نمیشه!!!

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ گلبرگ سرخ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

کیا یادشونه وقتایی که معلم می خواست سوال بپرسه پاک کنمونو مینداختیم زیر میز که بریم بیاریمش و تو تیررس نگاه معلم نباشیم ؟

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ گلبرگ سرخ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

یادتونه قدیما موقع پخش فوتبال میگفتن “کسانی که تلویزیون سیاه سفید دارن بازیکنای مثلا پرسپولیس رو به رنگ تیره میبینن” ؟؟؟

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ گلبرگ سرخ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

مامانم که شیشه پاک کن می خرید ، لحظه شماری می کردم تا اون ماده داخلش تمومه بشه بعد توش آب پر کنم بازی کنم …

این بلندمدت ترین برنامه ریزی بود که تو بچگی انجام میدادم !!!

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ گلبرگ سرخ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

“بی سرو صدا ، وسایلتونو جمع کنین با صف بیاید برید تو حیاط ؛ معلمتون نیومده”

یکی از ناگهانی ترین و سورپرایز کننده ترین جملات دوران مدرسه…

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ گلبرگ سرخ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

یادش بخیر: دبستان که بودیم وقتی معلممون میگفت “یه خودکار بدید به من” ؛ زیر دست و پا همدیگه رو له و لورده میکردیم تا زودتر برسیم و معلم خودکار ما رو بگیره …

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ گلبرگ سرخ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

یادش بخیر: بچه که بودیم وقتی میبردنمون پارک، میرفتیم مثل مظلوما می چسبیدیم به میله ی کنار تاب، همچین ملتمسانه به اونیکه سوار تاب بود نگاه میکردیم، که دلش بسوزه پیاده شه ما سوار شیم، بعدش که نوبت خودمون میشد، دیگه عمرا پیاده می شدیم

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ گلبرگ سرخ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

یادش بخیر: اون قدیما هر روزی که ورزش داشتیم با لباس ورزشی می رفتیم مدرسه… احساس پادشاهی می کردیم که ما امروز ورزش داریم، دلتون بسوزه

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ گلبرگ سرخ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

یادش بخیر: یه زمانی به دوستمون که میرسیدیم دستمون رو دراز میکردیم که مثلا میخوایم دست بدیم، بعد اون واقعا دستش رو دراز میکرد که دست بده، بعد ما یهو بصورت ضربتی دستمون رو پس میکشیدیم و میگفتیم: یه بچه ی این قدی ندیدی؟؟ (قد بچه رو با دست نشون میدادیم) و بعد کرکر میخندیدیم که کنفش کردیم

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ گلبرگ سرخ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

یادش بخیر: تو کلاس وقتی درس تموم میشد و وقت اضافه میآوردیم، تا زنگ بخوره این بازی رو میکردیم که یکی از کلاس میرفت بیرون، بعد بچه های تو کلاس یک چیزی رو انتخاب میکردند، اونکه وارد میشد، هرچقدر که به اون چیز نزدیک تر میشد، محکمتر رو میز میکوبیدیم

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ گلبرگ سرخ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

یادش بخیر قدیما به جای بخوانیم بنویسیم

کتاب فارسی بود که هر سال یه گل بهش اضافه میشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.