post

آخرین درد دل های لیلی و مجنون

گله میکرد ز مجنون لیلی

که شده رابطه مان ایمیلی

حیف از آن رابطه ی انسانی

که چنین شد که

خودت میدانی

عشق وقتی بشود داتکامی

حاصلش نیست بجز ناکامی

نازنین خورده مگر گرگ ترا

برده یا دات نت و دات ارگ ترا

بهرت ایمیل زدم پیشترک

جای سابجکت نوشتم به درک

به درک گر دل من غمگین است

به درک گر غم من سنگین است

به درک رابطه گر خورده ترک

قطع آنهم به جهنم به درک

آنقدر دلخور از این ایمیلم

که به این رابطه هم بی میلم

مرگ لیلی، نت و مت را ول کن

همه را جای OK کنسل کن

OFF کن کامپیوتر را جانم

یار من باش و ببین من ON ام

اگرت حرفی و پیغامی هست

روی کاغذ بنویسش با دست

نامه یک حالت دیگر دارد

خط تو لطف مکرر دارد

خسته از font و ز format شده ام

دلخور از گِردِلی @ (ات) شده ام …

کرد ریپلای به لیلی، مجنون

که دلم هست از این سابجکت خون

باشه فردا تلفن خواهم کرد

هرچه گفتی که بکن خواهم کرد

زودتر پیش تو خواهم آمد

هی مرتب به تو سر خواهم زد

راست گفتی تو عزیزم لیلی

دیگر از من نرسد ایمیلی

نامه ای پست نمودم بهرت

به امیدی که سرآید قهرت

 

خوشامدگويي جديد در هواپيماهاي ايران

با سلام و صلوات به روح تمام مسافرين عزيز .

و با درود به وزير محترم راه و ترابري .

ورود شما را به پرواز لايتناهي هواپيماي جمهوري اسلامي ايران خوشامد مي گوييم .

خداوندا مشيت خودت را در رسيدن و لقاء به خود برما قراردادي و سرعت آن فزون كن .

مقصد ما به احتمال 99% بهشت موعود و احتمالأ 1% مقصدي كه بر روي بليط درج شده مي باشد.

خلبان پرواز مرحوم شهيد كاپيتان بهشت زاده و گروه پروازي بد اخلاق؛ سفري خوش براي شما آرزمند است.

لطفأ به علامت نكشيدن سيگار اصلأ توجه ننموده و آخرين سيگار زندگيتان را به خوشي دود نماييد.

بستن كمربندها اصلأ ضرورتي ندارد و كاملأ بدرد نخور است.

در صورت بروز اشكال در سيستم هواي كابين ماسكهايي از بالاي سر شما آويزان خواهد شد كه شما قبل از آن رايحه خوش ملايك را احساس خواهيد كرد.

اين هواپيما مربوط به هزاره دوم ميلادي بوده و داراي دو درب اضطراري در جلو، دو در كنارين و يك درب عقب مي باشد كه چندين سال است اهرم هاي آن كار نمي كند.

ارتفاع پرواز به احتمال قريب به يقين تا آسمان هفتم بوده و هواي بهشت بسيار عالي است.

سفر خوشي را براي شما آرزومنديم .

 

داروخونه

یارو زبونش می‌گرفته،

میره داروخونه می گه: آقا دیب داری؟

کارمند داروخونه می گه:

دیب دیگه چیه؟

یارو جواب می ده: دیب

دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

کارمنده می گه: والا ما

تا حالا دیب نشنیدیم. چی هست این دیب؟

یارو می گه: بابا دیب،

دیب!

طرف می‌بینه نمی فهمه،

می ره به رئیس داروخونه می گه.

اون میآد می پرسه: چی

می‌خوای عزیزم؟

یارو می گه: دیب!

رئیس می پرسه: دیب دیگه

چیه؟

یارو می گه: بابا دیب

دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

رئیس داروخونه می گه:

تو مطمئنی که اسمش دیبه؟

یارو می گه: آره بابا.

خودم دائم مصرف دارم. شما نمی‌دونید دیب چیه؟

رئیس هم هر کاری می‌کنه،

نمی تونه سر در بیاره و کلافه می شه.

یکی از کارمندای داروخونه

میآد جلو و می گه: یکی از بچه‌های داروخونه مثل همین آقا زبونش می‌گیره.

فکر کنم بفهمه

این چی می‌خواد. اما الان شیفتش نیست.

رئیس داروخونه که خیلی

مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه، گفت: اشکال نداره. یکی بره دنبالش، سریع

برش داره بیارتش.

می‌رن اون کارمنده رو

میارن. وقتی می رسه، از یارو می‌پرسه: چی می خوای؟

یارو می گه: دیب!

کارمنده می گه: دیب؟

یارو: آره.

کارمنه می گه: که این

ورش دیب داره، اون ورش دیب داره؟

یارو میگه: آره،

همونه.

کارمند میگه: داریم! چطور

نفهمیدن تو چی می خوای!؟

همه خیلی خوشحال شدن که

بالاخره فهمیدن یارو چی می خواد. کارمنده سریع می ره توی انبار و دیب رو میذاره توی

یه کیسه نایلون مشکی و میاره می ده به یارو و اونم می ره پی کارش.

همه جمع می شن دور اون

کارمند و با کنجکاوی می‌پرسن: چی می‌خواست این؟

کارمنده می گه: دیب!

می‌پرسن: دیب؟ دیب دیگه

چیه؟

می گه: بابا همون که این

ورش دیب داره، اون ورش دیب داره!

رئیس شاکی می شه و می

گه: اینجوری فایده نداره. برو یه دونه دیب ور دار بیار ببینیم دیب چیه؟

کارمنده می گه: تموم شد.

آخرین دیب رو دادم به این بابا رفت!

*دلم خنک شد، آخر نفهمیدین دیب چیه*

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.