نکته های کلیدی برای خانه تکانی سریع
انجام کارهای عید از دور ریختن وسایل اضافه و تعمیرات گرفته تا تمیز کردن همه قسمتهای داخل و بیرون خانه به خصوص اگر با خرید عید همراه شود، وقتگیر و خسته کننده اما
رضایتبخش است.
سعی کنید اتاق به اتاق شروع کرده تا کمتر خسته شوید و بدانید کجا را قبلا کاملا تمیز کردید.
۱- پنجرهها را تمیز کنید
برخلاف کاری که معمولا انجام می دادید، یک روز ابری را به تمیز کردن پنجرهها اختصاص بدهید. در روزهای آفتابی مواد شوینده سریع خشک شده و لکه بر جا میگذارد. برای تمیز کردن پنجره، نصف پیمانه شیشهشور، یک پیمانه الکل، یک قاشق چایخوری مایعظرفشویی و مقداری آب را با هم ترکیب کنید.
۲ – درهای کشویی آلومینیومی
اگرچه ممکن است فکر کنید شیارهای درهای کشویی جزو جاهایی نیست که ابتدا باید تمیز شوند ولی بهتر است قبل از آن که کارهای سرگرمکننده بیرون و مربوط به این فصل، شما را از این قسمت غافل کند، آن را انجام دهید.
برای تمیز کردن این قسمت از یک مسواک خشک و قدیمی استفاده کنید تا خرده آشغالها کنده شوند. سپس جاروبرقی زده، با یک اسفنج نرم و مرطوب شیارها را تمیز و به کار این قسمت پایان دهید.
۳ – تمیز کردن سطوح
ممکن است در نظافت روزانه، ستونها، دیوارها و چارچوب درها نادیده گرفته شوند ولی لازم است سالی یک بار به خوبی تمیز شوند. به اندازه یک سرنگ مایع ظرفشویی را داخل یک سطل آب گرم بریزید و با استفاده از یک اسفنج آنها را تمیز کنید.
۴ – تمیز کردن فرشها
برای سالم ماندن فرشهای نو، لازم است آنها را هر ۱۶-۱۲ ماه یک بار به صورت اصولی کاملا تمیز کنید. برای این منظور به دنبال قالیشوییهای معتبر و با سابقه باشید. برای تمیز کردن فرشها در خانه، از شامپوهای قوی مخصوص فرش استفاده کنید.
۵ – زیر مبلها و وسایل را تمیز کنید
با کمک فردی دیگر، میز صندلیها و مبلها را جابهجا کنید. وسایل داخل آشپزخانه را نیز تا جای ممکن از دیوار دور کنید تا بتوانید زیر آنها را کاملا جاروبرقی بزنید.
۶ – رویه مبلها
جلای مبلهای چرمی را با استفاده از شویندههای مخصوص وسایل به حالت اول برگردانید.از برسهای مخصوص جیر برای بلند شدن پرز رویههای نبوک استفاده کنید. در مورد مبلهای چوبی از شوینده و پلیشی که خود با مواد طبیعی درست میکنید، استفاده نمایید:
نصف قاشق چایخوری روغن زیتون را با نصف پیمانه سرکه یا آبلیمو داخل یک قوطی اسپری پلاستیکی بریزید و خوب هم بزنید. مخلوط را روی پارچه میکرو ریخته و مبلها را تمیز کنید.
۷ – پرده و زیر پردهای ها
در مواردی که پرده آن قدر کثیف نیست که لازم باشد آن را بشویید، برای زدودن گرد و غبار از روی آن، پرده را همراه یک ورق نرمکننده پارچهای داخل خشککن قرار دهید.
۸ – مرتب کردن اتاقخواب
حال و هوای تازهای به اتاق خواب بدهید. تشک تخت را سر و ته کنید. پتوها و روتختی را شسته یا به خشکشویی دهید.
ملحفه و روبالشتیها را بشویید. روبالشتیها را به صورت حرفهای بشویید و بگذارید در هوای آزاد خشک شوند. یا آنها را روی دور خشککن ( با هوا نه گرما ) ماشینلباسشویی قرار دهید. فرش یا موکت اتاق خواب را شسته یا بخارشور کنید.
۹ – تمیز کردن حمام
ممکن است هر هفته حمام را با برس مخصوص تمیز کنید اما الان زمان دور ریختن وسایل اضافه و کهنه این قسمت است.
قوطیهای خالی و مواد بهداشتی تاریخ مصرف گذشته را دور بریزید. لیفها را عوض کنید. حولهها را شسته، خشک کنید. پرده حمام را بشویید و زیرپاییهای پاره را عوض کنید.
۱۰ – آشپزخانه
به سراغ کابینت مربوط به داروها بروید و تاریخ مصرف گذشتهها را دور بریزید. برای تمیز کردن طاقچهها، کشوها و کابینتهای آشپزخانه وقت بگذارید. نایلون داخل کابینتها را عوض کنید. وسایلی را که مصرف ندارید، داخل انباری گذاشته یا به کسی ببخشید.
ادویههای مانده یا موادغذایی تاریخ مصرف گذشته مانند بیکینگ پودر را دور بریزید. یخچال و فریزر را تمیز کنید. پشت و زیر یخچال را جاروبرقی بزنید.
۱۱ – لوسترها را غبارروبی کنید
از یک پارچه میکرو یا بدون پرز برای غبارروبی لامپها و لوسترها استفاده کنید. برای تمیز کردن پنکههای سقفی نیازی به نردبان نیست، میتوانید از گردگیرهای پرمانند استفاده کنید. در مورد لامپهای کثیف، پارچه را به کمی سرکه آغشته کنید. دقت نمایید که لامپ سرد بوده و دستتان خشک باشد.
چگونه همسر وفاداری باشم؟
یکی از مهمترین اصول در زندگی زناشویی که پایبندی به آن از اهمیت بالایی برخوردار است وفاداری به همسر است.
جلب وفاداری همسر
همانطور که باید در زندگی زناشویی وفادار باشیم، جلب وفاداری همسرمان هم یکی از وظایف ماست. شاید خیلی از کسانی که از مسیر وفاداری منحرف میشوند، برای خود و دیگران، رفتارهای همسرشان را بهانه میکنند، با اینکه این توجیهات قابل قبول نیست ولی میتوان با رعایت بعضی نکات و دقت به آنها در وفادار بودن به خود و همسرمان کمک کنیم.
وفادار بودن: وقتی شما وفادار باشید، به همسرتان این اجازه را نمیدهید که وفاداری را در زندگی مشترک از یاد ببرد.
صداقت: یکی از مظاهر وفاداری، صداقت است و تا وقتی که شما با همسرتان صادق نباشید، نمیتوانید وفادار بمانید.
حل مشکلات: هرگاه مشکلی بین شما و همسرتان پیش میآید، آن را حل کنید. فراموش کردن مشکلات چیزی را حل نمیکند اما با حل و فصل آنها میتوانید زندگیتان را بهبود ببخشید.
گذشت بجا: زندگی بدون گذشت، زندگی بیارزشی است. شما و همسرتان باید در مقابل هم گذشت داشته باشید تا بتوانید از اشتباهات هم بگذرید اما این گذشت باید به اندازه و بجا باشد. اگر شما بخواهید از همه مشکلات بگذرید، تمام آنها بدون اینکه حل شوند، باقی میمانند و چهبسا به مشکلاتی بزرگتر تبدیل شوند. در مقابل اگر بخواهید از هیچچیزی نیز نگذرید و با بغض، کینه و عصبانیت با همه مشکلات روبهرو شوید، نمیتوانید زندگی موفقی داشته باشید.
رفع یکنواختی و ایجاد هیجان: زندگی و عشق را هیجان و شادی شیرین میکند و شما و همسرتان همواره به شادی و هیجان نیازمندید، پس گاهی روند یکنواخت زندگی را بر هم بزنید و نگذارید دچار روزمرگی شوید. انسان همواره در میان یکنواختیهای زندگی به دنبال هیجان میگردد، پس بگذارید هیجان را با همسرتان تجربه کنید و او نیز در کنار شما از این یکنواختی زندگی ماشینی بیرون بیاید.
تمرکز روی عشق: یادتان نرود یکی از دلایل مهمی که با همسرتان ازدواج کردید، این بود که عاشق هم بودید. شما همیشه عاشق بودن را در زندگی زناشویی باید اولین امر و لازمه زندگی بدانید. فکر نکنید روند طبیعی زندگی این است که با گذشت زمان، عشق خودبهخود از بین میرود و تبدیل به عادت میشود، بلکه عشق مثل گلدانی است که احتیاج به رسیدگی دارد و اگر شما آن را فراموش کنید و تمرکز خود را روی مسائل پیشپاافتاده و گذرای زندگی قرار دهید، طبیعی است که از بین برود اما اگر روی آن تمرکز کرده و در تمام مراحل زندگی، عشق را دخیل کنید و آن را پرورش دهید و با همسرتان همواره در تلاش باشید که این عشق را بیشتر و پایدارتر کنید، مطمئن باشید که همیشه عاشقانه زندگی خواهید کرد و این عشق هیچگاه دچار عادت، روزمرگی و یکنواختی نخواهد شد.
رفاقت: گاهی همسران در زندگی مشترک فقط برای هم یک همخانه محسوب میشوند که به وظایف اولیه خود عمل میکنند اما باید دانست همسرانی موفقند که با هم رفیق و دوستند و همدیگر را درک میکنند و با هم صمیمیاند و میتوانند بهراحتی با هم به گفتوگو و تعامل بپردازند.
حفظ اعتماد به نفس و رسیدگی به خود: گاهی بعضی همسران در مسائل روزمره و عادی زندگی غرق میشوند و خودشان را فراموش میکنند. این افراد را هرگاه ببینی یا در حال کار کردن هستند یا بیحوصله و خسته از کار زیادند و معمولا به خود نمیرسند و همیشه ظاهری بههمریخته و روحی افسرده دارند. شما باید به جسم و روح خود اهمیت بدهید و آنها را سالم و زیبا نگه دارید تا همسر شما از وجود شما لذت ببرد. شما باید اعتماد به نفس و عزت نفس خود را همواره حفظ کنید تا جاذبه واقعی را برای همسر خود داشته باشید.
جلب رضایت همسر: شما همواره باید بدانید که همسرتان از شما و زندگی با شما راضی است یا خیر؟ گاهی شما فکر میکنید که به همه وظایفتان عمل کردهاید و تمام تلاشتان را کردهاید اما وقتی با همسرتان به گفتوگو مینشینید و مسائلی که او مهم میداند را میفهمید، شاید ببینید به اکثر آنها اهمیت نمیدادید، پس همسرتان را خوب بشناسید و بفهمید با چه چیزی خوشحال و راضی و با چه چیزی ناراحت میشود. حساسیتهای همسرتان را پیدا کنید و آنها را در رفتار و گفتار خود در نظر بگیرید. با گفتوگو و دقت میتوانید بفهمید چگونه میتوانید همسرتان را راضی نگه دارید.
وفاداری همیشگی
وقتی همهچیز خوب و طبیعی است و شما نیز خوب باشید، کار سختی انجام ندادهاید. هنر زندگی کردن و پایبند بودن به زندگی، زمانی است که مشکل یا سختی پیش میآید. معمولا زمانهایی که وفاداری زوجین نسبت به هم به خطر میافتد، مواقعی است که مشکلی پیش میآید. البته این نباید توجیهی باشد برای اینکه وفاداری همسران به هم زیر سؤال برود. یادتان باشد وفاداری یکی از خصوصیات لازم و ضروری همسران است که تخطی از آن جای هیچ توجیهی را نمیگذارد.
وفاداری هنگام عصبانیت:
هیچ دو انسانی وجود ندارند که در کنار هم بدون اصطکاک و اختلاف نظر زندگی کنند، پس لحظاتی اتفاق میافتد که شما از دست همسرتان عصبانی هستید اما این دلیل نمیشود که بخواهید وفاداریتان را نسبت به او نادیده بگیرید. در این مواقع سعی کنید به وسیله کاری که شما را آرام میکند، عصبانیتتان را کنترل کنید و هیچگاه هنگام عصبانیت تصمیم نگیرید.
وفاداری در عدم حضور همسر:
وفاداری به همسر یکی از خصوصیاتی است که از زمانی که ازدواج میکنید یک لحظه نیز نباید از شما جدا شود و این وفاداری به هیچوجه نباید مشروط به حضور همسرتان یا هر چیز دیگری باشد و اگر همسرتان نبود و وفادار ماندید، کار بزرگی انجام ندادهاید و فقط به وظیفه خود عمل کردهاید.
وفاداری در مواقعی که همسرتان مرتکب خطایی شده است:
هر انسانی ممکن است در زندگی عملی اشتباه انجام دهد اما مجازات آن خیانت به او نیست. شما باید سعی در رفع خطاهای همسرتان و خودتان داشته باشید نه اینکه هر خطایی را با خطایی چهبسا بزرگتر جبران کنید و زندگیتان را تحتالشعاع این اشتباهات قرار دهید. وفاداری شما به همسرتان باید همیشگی باشد و هیچ شرط و تبصرهای نیز نباید در این رابطه قائل باشید.
چند راه حل ساده برای مهار ترس
- بودن در کنار افراد مثبتاندیش
تردیدی نیست که دنیا پر از موضوعات ترسناک است، اما همیشه افراد خوب هم وجود دارند؛ کسانی که میتوانند دیگران را با انرژیهای مثبت وجودشان سیراب کنند. وقتی کنار این گونه افراد باشیم معمولا احساس شادتری داریم.
بنابراین تا جایی که میتوانید با کسانی همنشینی کنید که شما را به داشتن تجربههای زیبا تشویق میکنند. پیامهای مثبتی که از آنها دریافت میکنید، در زندگیتان به کار ببرید. این انرژیهای مثبت، صدای ترس درون وجودتان را خفه کرده و هرگز به آن اجازه نمیدهد با انتقادهای آزاردهندهاش، شما را بترساند.
- درک ترس
بپذیرید که ترس فقط یک احساس است. ممکن است در زندگی افراد اتفاقهای خیلی بدی رخ دهد، اما یادتان باشد که این اتفاقها قرار نیست برای همه رخ دهد. وقتی به موضوع نگرانکنندهای فکر میکنید به احساستان در مورد آن توجه کنید. گاهی مواقع نسبت به موضوعی نگاهی افراطی دارید و بی خود و بی جهت به ترستان دامن میزنید. به موضوعات دور و برتان دید اغراقآمیز نداشته باشید تا روح و ذهنتان بیجهت مشوش نشود.
- مدیتیشن و دعا
هرروز زمانی را اختصاص دهید و افکارتان را به سمت زمان حال و وجود خود معطوف کنید. با این تمرین یاد میگیرید نگرانیهای بیموردتان درباره آینده و ناراحتیهای احتمالی از تجربههای گذشته را به فراموشی بسپارید و بیدلیل ترس و دلهره به جان خود نیندازید.
افرادی که با خالق خود ارتباط قوی و محکم دارند، میتوانند با ایمانشان و دعا و نیایش به احساس آرامش مناسبی دست پیدا کنند. وقتی تصور کنید که خالق هستی به شما و زندگیتان توجه دارد، با کمک این نیروی برتر میتوانید به آرامش برسید. تحقیقات نشان داده است که مدیتیشن و دعا هردو به یک اندازه انسان را از ترس و نگرانی رها میکنند.
- لذت بردن از لحظههای شاد زندگی
لحظات شاد زندگیتان را یادداشت کنید. هرروز چند دقیقه را به نوشتن خاطرات این لحظههای شاد و همچنین برنامههایی که برای آینده دارید، اختصاص دهید. با این کار میتوانید ساختارهای مغزتان را به سمت مثبتاندیشی تغییر دهید.
در حقیقت طبیعت مغزمان به گونهای است که برای حفاظت از ما دائم مراقب جنبههای منفی زندگی و محیط اطرافمان است و خواه ناخواه به سمت افکار منفی کشیده میشویم، اما وقتی لحظات و خاطرات خوب خود را یادداشت کنیم میتوانیم آن بخش از سیستم عصبی مغزمان را که مسئول پردازش افکار مثبت است، تقویت کرده و آن را وادار کنیم به موضوعات شاد و مثبت توجه کند.
- هر روز یک جشن
لازم نیست یک اتفاق فوقالعاده در زندگیتان رخ دهد تا برایش جشن بگیرید. میتوانید به کوچکترین موفقیتهایتان نیز توجه کرده و برای آنها جشن بگیرید. حتی در حد درست کردن غذایی که همیشه دوستش دارید. در ضمن میتوانید عضو فعالی در اجتماعتان بوده و با دیگران معاشرت داشته باشید و از کسانی که موجب شادیتان میشوند قدردانی کنید.
- لبخند
خندیدن یا لبخندی ساده زدن موجب یک سری واکنشهای ماهیچهای و هورمونی در بدن میشود که میتواند روحیه فرد را بسیار بالا ببرد. وقتی دائم لبخند بر لب داشته باشید احساسات منفی برای ماندگاری در وجودتان مجبور است بسیار تلاش کند و معمولا هم به موفقیت چشمگیری دست پیدا نمیکند. با خندیدن سیستم ایمنی بدن قوی میشود. پس همین الان لبخند بزنید. این کار واقعا حالتان را خوب میکند.
- حواس پرتی
هرقدر به افکار منفی و ترسناک فکر کنید و برایش انرژی بگذارید، قدرتشان بیشتر میشود و میتواند افکار مثبت را از میدان به در کند. بنابراین هرگاه موضوعات نگرانکننده راهشان را به وجودتان پیدا کردند، کاری کنید که حواستان معطوف به چیز دیگری شود. مثلا به پیادهروی بروید، زمانی را با دوستان، خانواده یا همسایهتان بگذرانید. با این روش میتوانید جلوی افکار نگرانکننده را بگیرید.
- قدرت روحی
دنیا مکانی امن نیست و همیشه چیزهایی برای ترسیدن وجود دارد اما قرار نیست با ترس زندگی کنیم؛ بنابراین با شناختن ترسهایتان به جنگ آنها رفته و اجازه ندهید ترس، روح و روانتان را تضعیف کند.
در مغز خانم ها چه می گذرد؟
در سنین میانسالی، عاشق خطر کردن میشود.
وقتی آن تغییر به اتمام میرسد، و بدن او وارد دوران «پیشرفته» خود میشود، مغز زنانه دستخوش دومین تغییر خود میشود. بااینکه مردها با بالا رفتن سنشان، علاقه بیشتری به روابط خود پیدا میکنند، زنان در این دوران آماده خطر کردن میشوند — مخصوصاً اگر آشیانهشان خالی باشد.
هنوز هم دوست دارد به دیگران کمک کند اما تمرکز او از خانواده کنونیاش به جامعه منتقل میشود. او بعد از سالها مراقبت از دیگران، حالا تمایل بیشتری برای رسیدگی به خودش و کارش پیدا میکند. برای خیلی از خانمهای بالای ۵۰ سال، این دوران توام با شور زندگی و تمایل به ماجراجویی خواهد بود.
مادر بودن اثر قوی بر مغز او دارد.
تغییرات جسمی، هورمونی، احساسی و اجتماعی که بلافاصله بعد از به دنیا آوردن فرزند، زنان با آن روبهرو میشوند، میتوانند یک عمر طول بکشد. چون همه چیزهای دیگر تغییر کردهاند، برای اینکه تا حد ممکن قابلپیشبینی باشد، به همه چیزهای دیگر نیاز دارد، ازجمله شوهرش.
در طول سیر تکامل، پیشینیان ما به ندرت مادرانی تمام-وقت بودهاند زیرا همیشه کسانی برای کمک کردن به بچهداری در خدمت داشتهاند. و یک مادر نهتنها برای بخاطر خودش بلکه بخاطر فرزندش، به حمایت قابلتوجهی نیاز دارد. تحقیقات نشان میدهد که توانایی مادر برای اینکه بتواند نیازهای فرزندش را به طور کامل برآورده کند، میتواند بر رشد سیستم عصبی و روحیات فرزند او تاثیر داشته باشد.
یکی از راههایی که مادر جهان، طبیعت، به او در این راه کمک میکند، شیردهی است. مراقبت از فرزند باعث میشود مادران با استرسهای زیادی دست و پنجه نرم کنند (استرس زیاد میتواند بر قدرت شیردهی آنها تاثیر داشته باشد). حتی در یک تحقیق مشخص شد که شیردهی از کوکائین هم برای مغز زن شادیآورتر است.
میلجنسیشان واکنشپذیر است.
میل جنسی در خانمها بسیار تاثیرپذیرتر از آقایان است. برای اینکه خانمها از نظر جنسی تحریک شوند، مخصوصاً بخواهند به ارگاسم برسند و ارضا شوند، قسمتهای مختلفی از مغزشان باید خاموش شود. و خیلی چیزها میتواند این قسمتها را دوباره فعال کند.
یک زن ممکن است بخاطر عصبانیت، بیاعتمادی یا حتی بخاطر اینکه پاهایش یخ کرده است، پیشرویهای مردی را رد کند. بارداری، مراقبت از بچههای کوچک و یائسگی نیز میتوانند بر میل جنسی خانمها تاثیر بگذارند.
بهترین توصیه برای مردان این است که از قبل برنامهریزی کنند! پیشنوازی برای آقایان همه آن چیزهایی است که درست ۳ دقیقه قبل از خود عملجنسی اتفاق میافتد اما برای خانمها همه اتفاقاتی است که ۲۴ ساعت قبل از آن پیش آمده است!
به طرز متفاوتی به درد و اضطراب واکنش میدهد.
مطالعات تصویری مغز طی ۱۰ سال گذشته نشان داده است که مغز زنان و مردان به درد و ترس به طرز متفاوتی واکنش میدهند. و مغز خانمها حساستر از آن یکی است. مغز خانمها نه تنها دربرابر استرسهای بسیار کوچکتر هم حساس است بلکه میتواند به سطوح بالاتری از استرس هم عادت کند.
حساسیت استرس میتواند فوایدی در بر داشته باشد: پراکندگی وضعیت ذهنی فرد را برطرف کرده و آن را متمرکزتر میکند. اما اگر این اضطراب مدت زمان بیشتری طول بکشد، میتواند مخرب باشد. یافتههای این مطالعات میتواند توضیح دهد که چرا خانمها بیشتر در معرض افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و سایر اختلالات اضطرابی قرار دارند.
شهودی هستند.
مردها میتوانند خیال خود را راحت کنند که زنان میتوانند به راحتی ذهنشان را بخوانند. اما درک و بصیرت زنان بیشتر از اینکه جادویی باشد، بیولوژیکی است. در طول مسیر تکامل انسانها، زنان برای توانایی که در زنده نگه داشتن بچهها داشتند، که شامل برآوردن نیاز غذایی، گرمایشی، تربیتی و امثال آن میشود، انتخاب شده بودند. این یکی از دلایلی است که توضیح میدهد چرا زنان نتایج بسیار بهتری در تستهایی که نیازمند درک اشارات غیرکلامی باشد، کسب میکنند.
زنان نه تنها ظاهر فیزیکی افراد را بهتر به خاطر میسپارند، بلکه اشارات غیرکلامی که در حالات صورت، اندام و لحن صدا نشان داده میشود را درک میکنند. اما این مهارت فقط محدود به بزرگ کردن فرزند نیست. زنان عمدتاً از آن استفاده میکنند تا بگویند رئیس، شوهر یا حتی غریبه ها چه در سر دارند.
دوبار دوران نوجوانی را تجربه میکند.
هیچکس دوست ندارد دوباره نوجوانی را تجربه کند. تغییرات ظاهری و هورمونی که این دوران در ما ایجاد میکند، نهتنها ناراحتی ظاهری و روحی برایمان فراهم میکند بلکه سوالات زیادی از اینکه که هستیم و چه میکنیم در ذهنمان ایجاد میکند.
اما خانمها در سنین قبل از یائسگی وارد یک نوجوانی دوم میشوند. این دوران از سن حدود ۴۳ سالگی شروع شده و در ۴۷ یا ۴۸ سالگی به اوج خود میرسد. (هورمونهای مردان نیز با بالا رفتن سن تغییر میکند اما نه به اندازه خانمها).
علاوه بر نامنظم شدن عادت ماهیانه و گٌرگرفتگیها، هورمونهای زنان در طول این دوران آنقدر متحول میشود که به اندازه یک نوجوان دمدمیمزاج میشوند. طول این دوران از دو تا نه سال ممکن است طول بکشد و در اکثر خانمها تا ۵۲ سالگی به اتمام میرسد.
بارداری تاثیر قابلتوجهی بر فکر او دارد.
در هشت ماهه اول بارداری، میزان پروژسترون تا ۳۰ برابر میشود و همین باعث میشود که خانمها شدیداً آرام شوند. پروژسترون یک داروی خوابآور بسیار قوی است. طبق مطالعهای که در سال ۲۰۰۲ انجام گرفته است، مغز زنها در دوران بارداری جمع میشود و تقریباً ۴ درصد کوچکتر از زمان عادی او میشود (نگران نباشید، تا شش ماه بعد از وضعحمل به حالت عادی برمیگردد).
اینکه بارداری باعث میشود زنها به طرز متفاوتی فکر کنند یا نه مسئلهای بحثانگیز است — یک مطالعه اخیر مشکلات حافظه را به هومونهای بارداری مرتبط دانسته است — اما بعضی محققان عنوان کردهاند که این تغییرات، مدارهای مغزی را آماده میکند که رفتار مادرانه را هدایت میکند.
محققان دریافتهاند که این مدارها بعد از تولد ایجاد میشوند. بغل کردن یک بچه، هورمونهای مادرانه ترشح میکنند، حتی در زنانی که تابحال باردار نشدهاند.
از کشمکش و مشاجره متنفر است (از بیمحلی، بیشتر).
برای جلوگیری از کشمکش و مشاجره، در طول سیر تکامل انسان، زنان بیش از اندازه حساس به اشارات میانفردی شدهاند، وضعیتی که زنان را نسبت به این برخوردها بیطاقت میکند. جریان شیمیایی که در طول یک مشاجره به مغز زنان هجوم میآورد — مخصوصاً در مشاجراتی که با افراد نزدیک دارند — درست مثل حمله یک بیماری.
احتمالاً بخاطر توانایی بالایی که در خواندن فکر آدمها دارند، حرف نزدن و واکنش ندادن برایشان غیرقابلتحمل است. برای خانمها یک جواب منفی بسیار بهتر از جواب ندادن است.
از خشونت دوری میکند.
موقعیتهای استرسزا در مردان واکنش جنگ و گریز ایجاد میکند اما محققان نشان دادهاند که زنان بعد از حس کردن یک تهدید، به طور غریزی واکنش تمایل یا دوستی را از خود نشان میدهند. این یعنی برای ایجاد اتحاد استراتژیک، از واکنش فیزیکی خودداری میکنند.
زنها بخاطر وابستگی بیشتر بچهها به بقای آنها، طوری رشد یافتهاند که از خشونت دوری کنند. (در دوران باستان، مردان پیشینیان ما، برای منتقل کردن ژن خود، فقط باید رابطهجنسی برقرار میکردند اما زنان باید تا به دنیا آمدن بچه و بزرگ کردن آنها زنده میماندند.) اینطور نیست که زنها خشن نباشند، طریقه خشونتورزی آنها متفاوت است. آنها روشهای غیرمستقیمتری را برای رویارویی انتخاب میکنند.
براساس چرخه عادت ماهیانهاش، هر روز تغییر میکند.
مشکلات قبل از عادتماهیانه، بیشتر از ۸۰ درصد از خانمها را تحتتاثیر قرار میدهد. اما خانمها هر روز ماه تحت تاثیر این چرخه ماهیانه هستند. سطح هورمونها به طور منظم در مغز و بدن خانمها تغییر میکند، ظاهرشان، سطح انرژیشان و حساسیتشان را نیز دستخوش تغییر میکند.
حدود ۱۰ روز بعد از شروع عادتماهیانه، درست قبل از تخمکگذاری، زنان احساس شادی بیشتری میکنند. ناآگاهانه لباسهای جذابتری میپوشند، چون سطح بالای استروژن و تستوسترون او را به پیدا کردن فرصتهای جنسی بیشتر در طول این دوران باروری ترغیب میکنند.
یک هفته بعد از آن، پروژسترون آنها افزایش مییابد، هورمونی که درست مثل والیوم میماند و باعث میشود زنان فقط دوست داشته باشند با یک فنجان چای و یک کتاب در تختخواب زیر پتویشان بروند. هفته بعد از آن، پایین آمدن پروژسترون، موجب آسیبپذیری و حساسیت بالای خانمها میشود. روحیه اکثر خانمها، ۲۴-۱۲ ساعت قبل از شروع عادتماهیانه، به بدترین وضعیت خود میرسد.