post

یاد گرفـتم هـر وقـت دلم واســــه کسي تنگ شد،

شب بـــرم کنار پنجـــره ي اتاقــــــم

و يه ســـــتاره تو آسمــــون به نامــش بزنم

الان مدتهــاست که

همـــــه ي ستاره هـــاي آسمون به نامت شده!!

نميــــــاي آقـــــــا؟؟

هي نوشتند روي ماشين ها

بر روي شيشه ها عبارت ها

خواهد آمد، بيا گل نرگس

کم کن از بين ما مسافت ها

اي که فصل آمدنت ، زيباترين فصل زندگاني است وحضورت، گوياترين پيام آشنايي.

اي که باب خدايي و واسطه فيض ، درياي رحمتي و بي کران مهر.

مارا درياب!

ما را درياب که خوب مي دانيم اين ماييم که در غفلت به سر مي بريم،

در غيبت از خود و مولاي عشق وشما حاضر ترين حاضرانيد.

بخنـد!

این دومیـن کار قشنگی هستش که با لب هات انجام میدی

انگشتانم که لای ورق های دیوان حافظ می رود …

دست دلم میلرزد

اما به خواجه میسپارم تا امید را از دلم نگیرد

دلم میخواهد همیشه بگوید :

یوسف گمگشته باز آید به کنعان

غم مخور …!

چه قدر سخته از روی ناچاری داد بزنی دوستت ندارم …

اما اینقدر دوسش داشته باشی که …

همه ی دلیل زندگیت باشه!

آدم ها

فرامــــوش نمیکنند؛

فقــــــــــط

ساکـــــت میشوند …

همـــین …

چرخی بزن

برقص در من

دنیا

با شادمانی تو

به کام من می چرخد …

ﺑﻬﺎﻧﻪ ﯼ ﻣﺮﺍ ﺑﮕﯿﺮ

ﻣﻦ ﺗﻤﺎﻡِ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﺭﺍ ﻭﺟﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ

ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﮐﺎﻓﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﯿﺴﺖ

ﻭ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ

ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖِ ﺗﻮ ﻭ ﺑﻬﺎﻧﻪﻫﺎﯼِ ﺗﻮ

ﻧﯿﺴﺖ …

ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺗﺨﺖ!

ﻧﻪ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ

ﻧﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ

ﻓﻘﻂ ﺑﻐﺾ ﺩﺍﺭﻡ …

ﺯﻧﺎﻧﮕﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﮐﺴﯽ ﺟﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ

ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺮﺩ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ …

قالیچه یادت را هرگز بر ایوان فراموشی پهن نخواهم کرد!

دوستت دارم …

خوبی نکن دلم!

انسان است… فراموشکار است…

از تنهایی اش که در بیاید ، تنهایی ات را دور می زند…

پشت می کند به تو… به گذشته اش…

حتی روزی می رسد که به تو می گوید: شما؟!

بیخیالی من به خاطر این است

که جز خیال او که بی خیال من است

خیالی دیگرا پذیرا نیست

حتی با نبودن او. و نداشتنش.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.